کد مطلب:316817 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

زیارت امام حسین
در كتاب مفتاح الجنة صفحه ی 226 نقل كرده اند كه:

دو نفر فاضل در كربلا معلا با هم رفیق بودند. یكی وفات كرد رفیق دیگر شبی او را در خواب دید و هنگامی كه خواست مصافحه كند، شست او را گرفت، گفت: بگو ببینم برای تو چگونه گذشت؟

گفت: مأمور نیستم بگویم.

چون آن شخص متوفی به حضرت عباس علیه السلام خیلی اخلاص داشت، دید نمی گوید، گفت: به نیابت از تو یك دفعه حضرت عباس علیه السلام را زیارت می كنم.

آن رفیق مرده گفت: از سه چیز امید نجات هست، یكی زیارت حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام، دوم گریه كردن برای آن جناب، سوم مماشات كردن با مردم.



گر عشق تو در قلب بشر خانه بگیرد

گنجی است، كه جا در دل ویرانه بگیرد



در منزل اجلال تو، در حال خبردار

جبرئیل امین، پرده ی آن خانه بگیرد



مستانه بكوبد به سر هر دو جهان پای

از دست تو هر شخص كه پیمانه بگیرد



[ صفحه 178]



جز رشته ی انس تو دگر سلسله ای نیست

تا اینكه قرار، این دل دیوانه بگیرد



نگذاشت فداكرای تو، سنگر دین را

با زور و ستم، زاده ی مرجانه بگیرد



از غیرت عشق تو، همه خیمه گهت سوخت

می خواست حریم تو، چو بیگانه بگیرد



پاس ادب توست، كه عباس نگهداشت

تا دورتر از قبر تو كاشانه بگیرد



حیف است، كه ای زینت دامان پیمبر

بر نیزه، سرت، گرد، غریبانه بگیرد



حیف است، از آن زلف، كه زهرا زده شانه

سرپنجه ی دشمن عوض شانه بگیرد



حیف است، كه بر بوسه گه جد تو احمد

خاكستر و خون، روی تو ریحانه بگیرد



ویرانه بهانه است، كه می خواست رقیه

از چهره ی تو، بوسه یتیمانه بگیرد



رخصت بده این مرغ دل زار «حسان» را

تا در حرم محترمت لانه بگیرد



شعر از «حسان»



[ صفحه 179]